سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرفهای نگفته

شاخص کل بورس تهران در پایان معاملات روز چهارشنبه 27 اسفندماه و در آخرین روز کاری سال با رشد 17 هزار و 183 واحدی به رقم یک میلیون و 307 هزار و 658 واحد رسید و وارد کانال 1.3 میلیونی شد. در این روز شاخص کل 1.33 درصد و شاخص هم‌وزن 43 صدم درصد رشد کردند که نشان می‌دهد شرایط برای شرکت‌های بزرگ و نماد‌های پرمعامله بهتر است.

برخی از کارشناسان بازار سهام معتقدند، نقطه با طراوت بازار سرمایه تا قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه است، زیرا گروه‌های سیاسی دخیل در انتخابات سعی میکنند با تشویق و اعلام حمایت از بازار سرمایه به منظور جلب نظر مردم و 50 میلیون سهام‌دار در بورس، اقدام کنند که این موضوع در کنار اصلاح قیمت‌ها و انفعال سایر بازار‌ها قرار می‌گیرد، با توجه به این مسائل وضعیت بازار سرمایه در سه ماه امیدوارکننده است.

 انتخابات محرک رشد بورس خواهد بود
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه بورس در روز‌های کاری عید نوروز می‌توانند متعادل و رو به بالا حرکت کند، گفت: با توجه به اینکه بورس این روز‌ها در وضعیت متعادلی به سر می‌برد، می‌توان امیدوار بود که در روز‌های پیش‌رو نیز این روند ادامه پیدا کند، در این رابطه می شود پیش بینی کرد، در بهار بازار سهام روند مثبت و با ثباتی را طی کند، همچنین باید به این نکته توجه کند که دیگر از رشد‌های شارپ خبری نخواهد بود.

آقابزرگی با اشاره به اینکه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند محرکی خوبی برای رشد بورس باشد، اظهارداشت: در بهار پیش‌رو با توجه به اینکه ضریب نفوذ بازار سهام در بین مردم افزایش پیدا کرده، به طوریکه امروز 50 میلیون سهام دار در کشور وجود دارد، این امر موجب آن خواهد شد که طیف‌های سیاسی که در حضور انتخابات حضور دارند نظرات خود را در رابطه با بازار سرمایه اعلام کنند که این موضوع باعث حمایت از بازار خواهد شد.

وی افزود: در چنین شرایطی بازار سهام می‌تواند روز‌های خوبی را تجربه کند و بسیاری از نماد‌ها رشد مناسب و معقول را در پیش داشته باشند، این موضوع به خصوص در خرداد ماه می‌تواند نمود بسیار خوبی داشته باشد، اما باید توجه کرد که برای کسب بازدهی مناسب افراد باید اولاً در نماد‌هایی که دارای بنیاد خوب و مناسب هستند، سرمایه گذاری کرده؛ در ثانی دیدگاه خود در زمینه سرمایه‌گذاری را حداقل بر مبنای میان مدت و سه ماهه قرار دهند، زیرا که این مدت در مجموع می‌تواند افراد را به سود خوبی برساند، از سویی سرمایه‌گذاران در این زمینه باید از عجله و هیجان به شدت پرهیز کنند.

این کارشناس بازار سهام با اشاره به اینکه گروه‌های پالایشی، پتروشیمی، فلزات اساسی و کانی‌های معدنی صنایع پیشرو در صعود آتی بورس در سال 1400 خواهند بود، تصریح کرد: در این زمینه اگر ثبات قوانین وجود داشته باشد و متولیان امر کمتر در روند طبیعی بازار دخالت کنند، به طور قطع بورس می‌تواند روند خوب و مثبتی را تجربه کنند، از سوی دیگر با توجه به اینکه شورای عالی بورس مصوب کرده دامنه نوسان افزایش پیدا کند، این موضوع می‌تواند به پویایی بیشتر بازار کمک کند، به اعتقاد بنده اگر دامنه نوسان بورس از مثبت 10 تا منفی 10 درصد مدنظر قرار گیرد، این موضوع می‌تواند به خوبی به تعادل بازار کمک کرده و بعد از سپری کردن چند روز از آغاز این اجرای این موضوع، بورس از هیجان خالی شده تا بتواند یک مسیر درست را در پیش بگیرد.

 بورس در طول عید سبز خواهد بود
حمید میرمعینی کارشناس بازار سهام در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه وضعیت مثبت شاخص کل در روز‌های اخیر بیشتر به این خاطر بوده که الگوی توجه سهام‌داران بورس تغییر پیدا کرده، گفت: در این زمینه اقبال سهام‌داران به نماد‌های بنیادی بیشتر شده و این موضوع باعث شده که برخی از شرکت‌های بورسی که دارای بنیاد و سودسازی مناسبی هستند بیشتر از سایر شرکت‌ها مورد توجه اهالی بازار سهام قرار بگیرند، از سوی دیگر ممکن است در فصل بهار نیز به دلیل در پیش بودن انتخابات این موضوع بر روی عملکرد بازار سرمایه اثرگذار باشد.

وی افزود: درحالی بازار سرمایه به کار خود در سال جاری پایان داد که هرچه به سال نزدیک می‌شدیم فشار فروش و شناسایی سود توسط سهامداران حقیقی و حقوقی با کاهش روبرو بود، بنابراین می‌توان پیش بینی کرد که در هفته دوم فروردین که بورس کار خود را در سال جدید آغاز می‌کنند بازار هفته سبزی را پیش‌رو داشته باشد و در چند روز فعالیت در عید نوروز بورس بتوانند بازدهی مناسبی را نصیب سهام‌داران خود کند.
 
میرمعینی اظهار داشت: همچنین ما با پدیده تغییر فصلی روبرو هستیم و این موضوع نه تنها در ایران بلکه در تمامی بازار‌های مالی جهان نیز قابل مشاهده است، در بسیاری از بازار‌های مالی از جمله بورس‌های جهانی نیز در ژانویه این بازار‌ها با روند خوبی روبرو می‌شوند و در ایران نیز می‌توان گفت بورس طی دو سال گذشته در عید نوروز و در ابتدای فروردین رو به بالا حرکت کرده، امسال نیز با توجه به افتی که بسیاری از نماد‌ها در نیمه دوم سال 99 تجربه کردند، می‌توان انتظار داشت که یک رشد خوب را نماد‌های پر پتانسیل بازار تجربه کنند، به نوعی بازار‌های مالی در تغییر فصل به خصوص در زمان عوض شدن سال یک سری هیجانات مثبت را تجربه می‌کنند.

این فعال بازار سهام اضافه کرد: اینکه چه نماد‌هایی در هفته دوم عید می‌توانند مورد اقبال بیشتری قرار بگیرد، بستگی به این موضوع دارد که چه اخبار سیاسی و سایر اخبار مرتبط با بازار سهام طی یک هفته‌ای که بورس تعطیل است منتشر می‌شود، بنابراین به خصوص اگر در زمینه مذاکرات هسته‌ای و مسائل سیاسی تغییر عمده و خاصی رخ ندهد و وضعیت موجود به صورت کلی حفظ شود و اتفاق خاصی رخ ندهد می‌توان این رشد را برای بازار در ایام فعالیت بورس در عید نوروز متصور بود.

میرمعینی همچنین در مورد توصیه به سها‌مداران در شرایط فعلی بازار سهام یادآور شد: اگر افراد قصد خرید جدید را دارند باید توجه کنند که به سود‌های حدود 20 تا 25 درصدی راضی بوده و بعد از یک بازدهی در همین حدود اقدام به شناسایی سود کنند، زیرا که بورس دیگر کشش سود‌های شارپ و بسیار زیاد را ندارد و سرمایه‌گذاران نیز برای مدیریت سرمایه خود و کاهش ریسک معاملاتی باید به همین سود‌هایی که اشاره شد اکتفا کنند، به نوعی آن‌ها باید به صورت مقطعی اقدام به معامله و خرید و فروش سهام کنند، همچنین کسانی که در حال حاضر نیز سهام‌داری می‌کنند می‌توانند توقع داشته باشند که تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بازدهی 25 درصد برای آن‌ها محقق شود


فهرستی مفصل از اصلی‌ترین مسائل سیاست‌گذاری عمومی در ایران می‌توان برشمرد؛ از تورم مزمن تا تحریم، بی‌کاری، اقتصاد غیرپویا و‌... . در این میان، می‌توان گفت یکی از مسائل ریشه‌ای و بلکه تمدنی در سیاست‌گذاری عمومی در ایران، ضعف ما در «ساخت اجتماعی تصمیم عمومی» است. سیاست‌گذاری عمومی برای آنکه بتواند بر بستری از دانش شکل بگیرد، نمی‌تواند صرفا به اندیشه‌های مفرد عالمان حوزه‌های گوناگون علمی متکی باشد. دانش دانشوران و تجربه مدیران باید بتواند به طرز معنا‌داری به بدنه اجتماعی متصل باشد و از طریق ساختارهای اجتماعی نقد، بازتولید و منتشر شود. 
«دانش‌های» سیاست‌گذاری در ایران در میان پژوهشگران، مدیران و صاحبان کسب‌وکارهای عمومی و خصوصی پراکنده است. این پراکندگی به جمع نمی‌آید و در جمع به صورت منظمی تولید و نشر نمی‌شود. دانش سیاست‌گذاری عمومی چیزی جز مطالعه منظم پدیده‌ها و نقد و بررسی آن نیست. تولید دانش، نه در گوشه آزمایشگاه‌ها یا در پستوی دفترهای اداری، بلکه در یک فرایند اجتماعی باید انجام شود. تنها در چنین صورتی است که می‌توان گفت یک نظام تصمیم‌گیری، دانش‌محور است. دانش باید انباشت‌شده و در دسترس همگان باشد تا بتواند به صورتی پایدار (sustainable) در خدمت سیاست‌های عمومی باشد. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم تصمیم‌گیری در بخش عمومی در ایران، فاقد حافظه بین‌نسلی و فاقد ساختار اجتماعی است. 
مسئله واقعی اما این نیست که این نظام تصمیم‌گیری فاقد حافظه است، بلکه مسئله اصلی این است که این نظام تصمیم‌گیری نمی‌تواند واجد حافظه باشد. اما چرا؟ برای اینکه انباشت دانش صورت گیرد، این نظام باید بتواند ساختار و فرایندی را برای این انباشت داشته باشد. این ساختار‌ها و فرایندها را ساخت اجتماعی تصمیم می‌نامیم. ساخت اجتماعی تصمیم، عبارت است از نظامی که در آن انباشت، تجرید و تعمیم دانش امکان‌پذیر باشد. دانش باید بتواند در فرایندی اجتماعی به نقد و بررسی گذاشته شود و سپس انباشت صورت گیرد و بتواند از طریق سازوکارهای اجتماعی، مثلا سازوکار رسانه‌ای، حزبی، اداری یا دانشگاهی، به تجربه عمومی و مشترک تبدیل شود. این «تجربه عمومی مشترک» پشتوانه‌ای پایدار و مستمر برای سیاست‌گذاری عمومی است.
کشفیات و نظریه‌های متفرق و بریده از بدنه عمومی و اجتماعی نمی‌تواند به یک جریان اجتماعی دانشی تبدیل شود؛ مگر آنکه از صافی‌های نقد عمومی و ساختارهای اجتماعی-اداری گذر کند. تجربه شخصی پژوهشگران و عالمان باید بتواند وارد جریان عمومی جامعه شود و به تجربه عمومی یک جامعه تبدیل شود تا امکان ورود به چرخه‌های سیاست‌گذاری را بیابد. این تجربه جمعی است که می‌تواند مبنای سیاست‌گذاری باشد و نه تجربه شخصی و منزوی یک پژوهشگر.
اما این ساختارها و فرایندها که می‌تواند تجربه شخصی عالمان را به تجربه اجتماعی و عمومی تبدیل کند، چیست؟ شماری از این ساختارها و فرایندهای اجتماعی را می‌توان به این شرح بیان کرد: ثبات سیاسی که جامعه را از التهابات عمومی محافظت کرده و امکان شکل‌گیری سنت اداری را فراهم کند؛ احزاب سیاسی که هویت سیاستی (و نه صرفا سیاسی) روشنی داشته باشند؛ نظام دانشگاهی که اتصال به نیازهای جامعه داشته باشد؛ وجود میزانی از آزادی و استقلال آکادمیک که نوآوری را امکان‌پذیر کند؛ استقلال قضائی که امنیت لازم را برای پویایی جامعه سیاسی و سیاستی فراهم کند؛ وجود عرصه عمومی برای گفت‌وگوی سیاستی تا بتوان آرای مربوط به اداره امور را در چشم‌انداز عمومی قرار داد و فردیت را به جمعیت پیوند زند و‌... . 
اگر دانش اجتماعی تجمیع شود و تعمیم یابد، این دانش نهادینه می‌شود و می‌توان تصمیم‌گیری‌ها را اصلاح کرد. به تعبیر و تمثیلی، در ترافیک و راهبندان، مشکل این نیست که رانندگان فن رانندگی بلد نیستند، همه بلدند رانندگی کنند؛ راه را باز کنید! مشکل بسته‌بودن راه است و نه فن رانندگی. راه باید از طریق قواعد اجتماعی رانندگی باز شود، نه فن رانندگی. راه دانش‌محوری در سیاست‌های عمومی، بازکردن راه ساختارهای اجتماعی است.
راه‌حل این مشکل اساسی از وقوف به مشکل، خودآگاهی و فهم می‌آید. نخستین گام این است که به درک روشنی از این مشکل خود آگاه شویم و در‌باره آن به صورت منظمی سخن بگوییم. تأکید من بر گفت‌وگوی منظم و انباشتی است. گفت‌وگو‌ها اگر منظم و انباشتی نباشد، مفید فایده نیست. اساسا «نظم گفت‌وگویی و تجمیع و تجرید آن»، مهم‌ترین سازوکار اجتماعی‌شدن دانش است. آگاهی از مشکل می‌تواند راه را بگشاید و تدبیر ما را موجب شود. یکی از مهم‌ترین سازوکارهای اجتماعی‌شدن دانش سیاست‌گذاری، عبارت است از جدی‌شدن تضارب آرا در مجله‌های علمی-پژوهشی ایران و گفت‌وگوهای هدفمند کارشناسان و مدیران اجرائی.
توجه به ماهیت برساخته‌بودن دانش، بسیار مهم است. سیاست‌گذاری عمومی برایندی از برخورد و مواجهه انگیزه‌ها، منافع و مطالبات قشرهای گوناگون یک جامعه است. در این مواجهه، نوعی توازن و دانش مشترک پدید می‌آید. دانش، در نهایت، در واقع همان آگاهی‌های نظام‌مند و صیقل‌خورده‌ای است که در‌باره نوع اداره این منافع و مطالبات به دست می‌آید. هر‌چه آزادی و مباحثه کارشناسی درباره این مطالبات بیشتر باشد، فرض بر این است که به قراردادی اجتماعی نزدیک‌تر می‌شویم. این قراردادها را دانش می‌نامیم؛ قراردادهایی که با زبان فنی و تخصصی رشته‌های گوناگون، نگارش و انباشت می‌شود. 
بنابراین دانش سیاست‌گذاری عمومی عبارت است از مواجهه مطالبات گوناگون با تفکر کارشناسی و تلفیق این دو به‌گونه‌ای که به یک قرارداد اجتماعی منجر شود. این، همان ساختار اجتماعی تولید دانش است که اصلی‌ترین راهکار برای سیاست‌های عمومی است. دانش در یک سیر از شخصی به عمومی و برعکس در درون یک جامعه رشد می‌کند و در پهنه اجتماع گسترش می‌یابد و مبنایی برای دیوانسالاری می‌شود. این فرایندی مدیریتی است که از طریق دست نامرئی اجتماع اعمال می‌شود. شناسایی این فرایند و تسهیل آن در قالب سازوکارهای نظام ملی نوآوری یکی از ضرورت‌های سیاست‌گذاری عمومی است. این وظیفه باید از سوی معماران نظام سیاسی درک و پیگیری شود.
یکی دیگر از این راه‌ها، آن است که بخش مهمی از فعالیت‌های احزاب باید به سوی فعالیت‌های سیاستی گرایش پیدا کند. بخش مهمی از فعالیت‌های احزاب سیاسی باید سیاستی شود؛ یعنی مبارزه قدرت را از طریق تولید دانش سیاستی و پیشنهادهای مشخص در حوزه سیاست‌های عمومی همچون سیاست‌های صنعتی، سلامت، کشاورزی، اداری و‌... دنبال کنند تا بتوانند دانش اجتماعی تصمیم عمومی را تعمیق ببخشند و آن را تثبیت و تحکیم کنند. دانش تصمیم در بدنه اجتماعی باید وَرز بیابد و بتواند از طریق احزاب به چرخه قدرت راه یابد. تفکیک «سیاسی» از «سیاستی» نادرست است و اساسا امکان‌پذیر نیست. تلفیق این دو می‌تواند راهگشا باشد. تولید علم اجتماعی، تحریر و تقریر گفت‌وگوهای اجتماعی و شکل‌گیری گفتمان اجتماعی می‌تواند تجربه فردی و منزوی را به تجربه جمعی تبدیل کند. تبدیل دانش شخصی عالمان به تجربه اجتماعی، از طریق عرصه عمومی علم، یعنی ساختار اجتماعی دانش سیاست‌گذاری انجام می‌شود.


متن پیش رو در نورنیوز منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیستطرف‌های غربی با تمرکز بر کلیدواژه تاثیرگذاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بر شکل‌گیری بن‌بست موجود، تلاش می‌کنند تا شرایط فعلی را به مسائل داخلی ایران مربوط کنند در حالی که انتخابات 1400 در ایران یک مسئله کاملا داخلی بوده و نتیجه آن هر چه باشد در راهبرد موجود و شیوه پیگیری قانون مجلس تغییری ایجاد نمی‌کند.

 «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه روز سه‌شنبه 26 اسفند در اظهاراتی از «مشکلات تاکتیکی» و «اوضاع داخلی ایران» به عنوان موانع احیای مذاکرات پیرامون برجام نام برد و اظهارداشت: «بازگشت ایران به اجرای تعهداتش ذیل برجام نقطه آغاز مذاکرات گسترده‌تر بر سر فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران خواهد بود.»

فرانسه پیشتر گفته بود که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز باید به مذاکرات محلق شوند و لازم است امنیت منطقه، بخشی از مذاکرات جدید هسته‌ای با ایران باشد.

اخیرا طرف غربی برجام اعم از تروئیکای اروپایی و آمریکا، متاثر از اقدام مقابله‌ای ایران در خصوص بدعهدی آنان، بارها از لزوم تمدید و تقویت این توافق به‌منظور طولانی‌تر کردن محدودیت‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران و گنجاندن برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران در برجام سخن گفته‌اند.

در همین خصوص؛ «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران گفته است: انتخابات ریاست‌جمهوری ایران تاثیری روی مذاکرات هسته‌ای ندارد و دولت آمریکا «سرعت مذاکرات را بر اساس انتخابات ایران تنظیم نمی‌کند، ملاک سرعت این است که تا چه حد این مذاکرات با دفاع از منافع امنیت ملی آمریکا سازگار باشد.»

از سویی؛ اخیرا 140 قانون‌گذار آمریکایی نیز در نامه‌ای به وزارت خارجه این کشور خواستار «توافقی جدید و گسترده» با ایران شدند که شامل برنامه موشکی، آزادی زندانیان آمریکایی در جمهوری اسلامی و حمایت ایران از «تروریسم منطقه‌ای» نیز باشد.

این در حالی است که راهبرد ایران کاملا مشخص و اعلام شده است و مبنای آن لغو کامل و جامع همه تحریم‌ها برای بازگشت شرایط به قبل از خروج آمریکا در برجام است.

مهم‌تر اینکه؛ بر خلاف اظهارات وزیر خارجه فرانسه، هیچ مشکل تاکتیکی و فنی در داخل ایران وجود ندارد که این راهبرد را مخدوش کند. همه ارکان نظام مصمم به اجرای قانون مجلس هستند و همگان شاهدند که این قانون با آغاز غنی‌سازی 20 درصد، لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و نصب و فعال‌سازی سانتریفیوژهای نسل جدید در حال پیگیری بدون تنازل است.

غربی‌ها به شدت در تلاش‌اند که بی‌عملی و بدعهدی خود را به مسائل داخلی ایران مرتبط کنند تا پوششی باشد برای رهایی از انفعال و مشکلاتی که خودشان ایجاد کرده‌اند

در این میان اظهارات پردامنه و مکرر مقامات آمریکایی در خصوص فعال بودن گفتگوهای غیرمستقیم با ایران نیز  اگرچه از سر انفعال در برابر مواضع قاطع ایران در برابر تداوم زیاده خواهی‌های واشنگتن است اما هدف آن فرار از پاسخگویی در قبال تبلیغات انتخاباتی باید مبنی بر بازگشت این کشور به دیپلماسی است.

طرف‌های غربی با تمرکز بر کلیدواژه تاثیرگذاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بر شکل‌گیری بن‌بست موجود، تلاش می‌کنند تا شرایط فعلی را به مسائل داخلی ایران مربوط کنند در حالی که انتخابات 1400 در ایران یک مسئله کاملا داخلی بوده و نتیجه آن هر چه باشد در راهبرد موجود و شیوه پیگیری قانون مجلس تغییری ایجاد نمی‌کند.

کاملا واضح است که بیان مسائل انحرافی از سوی طرف‌های غربی از جمله زمینه‌سازی در خصوص ضرورت تعمیم گفتگوهای برجام به موضوعات موشکی و منطقه‌ای از عدم اراده اروپا و آمریکا برای حل مشکلاتی است که خودشان ایجاد کرده‌اند خبر می‌دهد.

در حالی که غربی‌ها هنوز صورت حساب سنگین بدهی‌شان در مورد عدم اجرای تعهدات برجامی را به ایران پرداخت نکرده‌اند از موضوعاتی صحبت می‌کنند که ایران بارها به صراحت گفته که آنها را خط قرمز می‌داند و حاضر به هیچ‌گونه گفتگو در این موضوعات نیست.

ارزیابی اظهارات غربی‌ها نشان می‌دهد که بن‌بست ایجاد شده و عدم پیشرفت در دستیابی به راه‌کار مورد توافق، به دلیل مشکلات تاکتیکی و فنی داخل ایران نیست بلکه این «راهبرد مزورانه» آنهاست که باعث به نتیجه نرسیدن در مورد اجرای یک توافق‌نامه بین‌المللی با پشتوانه قطع‌نامه سازمان ملل شده و کارنامه شرم‌آوری را برای مدعیان دیپلماسی و صلح و امنیت بین‌المللی رقم زده است.


بلاخره سیاست دولت لیبرال، بهانه زدایی است، یا تنش زدایی؟! حسن روحانی هنوز بعد از گذشت 5 سال از ریاست جمهوریش، فرق بین تنش زدایی و بهانه زدایی را نمی‌داند، همانگونه که به دروغ گفت؛ برنامه 100 روزه برای حل مشکلات اقتصادی مردم دارم، تاکنون هیچ تدبیر و برنامه‌ای برای حل آن ارائه نکرده و بلعکس با بکارگیری یک تیم اقتصادی تحصیل کرده آمریکا، اقتصاد ملت و کشور را به ویرانی کشانده و بر اساس استراتژی کدخدا(آمریکا)، نسخه‌های برای تسلیم به دشمن، بعنوان لایحه به مجلس علی لاریجانی تقدیم می‌کند!

لایحه CFT که دیروز در مجلس به تصویب رسید، بر اساس اعتراف جواد ظریف، مشکل اقتصادی ملت و کشور را بر طرف نمی‌کند، بلکه برای رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده که ظریف گفت: «نه من نه رییس جمهور تضمین نمی دهیم تصویب CFT در ایران مشکلات ما را حل کند، اما تضمین می دهیم که اگر چنین نکنیم، امریکا مشکلات بیشتری برای ما ایجاد خواهد کرد

نتیجه سخنان ظریف! اولا حسن روحانی به درب وزارت خزانه داری ترامپ دخیل بسته و ثانیا با تصویب لایحه CFT در مجلس، مسیر دیپلماسی ذلت در برابر سه کشور اروپایی را پذیرفته است! کاش سال گذشته وقتی حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود این سخنان را بر زبان آورد، به فکر افتضاح امروز هم بود! او در اردبیل با پرروئی خطاب به رقیب خود گفت : «شما بلدید با دنیا مذاکره کنید؟ شما زبان دنیا را می فهمید؟ شما در فهم زبان ملت خودتان گرفتارید!

حالا پس از گذشت 5 سال از دوره ریاست جمهوری او و افت 


سه دلیلی که رئیس جمهور، در انتصاب خانم ریگی بعنوان سفیر ایران در برونئی به آن اشاره کرد عبارت است: «اهل سنت بودن، بلوچ بودن و زن بودن

آقای رئیس جمهور! آیا مشکلات مردم اهل سنت بلوچستان، انتصاب یک زن سنی بعنون سفیر یا فرماندار است؟ uچرا بر سر مردم محروم آن استان کلاه می‌گذارید و پاسخگوی مشکلات اصلی آنان نیستید؟!

حضرت روح الله بنیانگذار انقلاب اسلامی می فرمایند: «مسئولانی که به فکر حکومت جهانی امام زمان علیه السلام نباشند، خائن و خطرسازند.» (صحیفه امام ج 21 ص 107)

عملکرد حسن روحانی در دولت یازدهم و دوازدهم گویای خیانت به امان زمان علیه السلام و مردم و کشور است! نمونه کوچک آن اعزام یک خانم سنی بعنوان سفیر نظام اسلامی به کشور برونئی، بدون هیچ تخصصی در وزارات خارجه! لذا در اهداف رئیس جمهورمان، عنصر حکومت جهانی امام مهدی، خدمت به مردم، کارآمدی و تعهد وجود ندارد! و تنها بر اساس اهداف لیبرالیسم غربی، بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است!

آنچه که برای مردم سنی و شیعه بلوچستان ایران این روزها اهمیت دارد، اجرا تعهدات رئیس جمهور، مبنی بر استفاده مردم از نعمت گاز، حل مشکلات اقتصادی و آب آشامیدنی سالم است نه اقدام پوپولیستی برای کلاه گذاشتن بر سر مردم آن استان محروم! لذا باید به جناب روحانی متذکر شد! در دیگ باز است، اما حیا هم خوب است!