اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمدحسین لطفالهی/ دولت ایران در پنجم اسفند رسما اعلام کرد که اجرای پروتکل الحاقی را متوقف میکند، اما این اقدام قرار است در چارچوب شرایطی که میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی توافق شده انجام شود. در سفر اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی به ایران یک تفاهم فنی دوجانبه موقت، سازگار با قانون که به موجب آن آژانس به فعالیتهای ضروری راستیآزمایی و نظارت خود (طبق فهرست فنی پیوست) برای مدت تا سه ماه ادامه دهد، حاصل شد و با ابتکار ایران هم امکان اجرای مصوبه مجلس فراهم آمد و هم درهای دیپلماسی باز نگه داشته شد. ابتکار دولت مخالفانی جدی در داخل، به ویژه در مجلس داشت و این موضوع باعث حاشیههایی شد. «اعتماد» در گفتوگو با علیاکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی به بررسی تحولات اخیر در برجام و توافق با آژانس پرداخته است. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایران در پنجم اسفند بر اساس مصوبه مجلس اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد. اجرای این سیاست چه تاثیری در روند پرونده هستهای ایران خواهد داشت؟
جمهوری اسلامی هشدار داده بود که اگر تحریمها برداشته نشود، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف خواهد کرد، اما طرف مقابل به اقدامات سیاسی بسنده کرد و در نتیجه ایران نیز در پی اجرای این تصمیم برآمد. طبیعی بود که در داخل و خارج شاهد واکنشهایی به این موضوع باشیم اما حقیقت آنچه اهمیت داشت، نحوه اجرای این سیاست بود که به عقیده من میتوان آن را هوشمندانه و مبتنی بر سیاستی واقعگرایانه دانست. اینکه بتوانیم با حفظ اصول به شیوهای عمل کنیم که کمترین حساسیت بینالمللی را برانگیزد، بسیار جالب توجه است. اکنون هم نیات ایران برطرف شده و هم طرفهای مقابل تحت فشار قرار گرفتهاند که سریعتر در پی فعال کردن دیپلماسی باشند و احساس کنند که ضربالاجلی برای رسیدن به نتیجه وجود دارد. خواسته ایران هم روشن و مشروع است؛ ایران میگوید طرف مقابل که در ابتدا برجام را نقض کرده تحریمها را لغو کند و در مقابل این اقدام جمهوری اسلامی نیز تعهدات خود ذیل توافق هستهای را بهطور کامل اجرا خواهد کرد.
پس از توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی گروهی از نمایندگان مجلس مدعی شدند که دولت تخلف و از اجرای مصوبه مجلس خودداری کرده است. آیا توافقی که طی سفر آقای گروسی شکل گرفت، نقض مصوبه مجلس تلقی میشود؟
تصمیم دولت، وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی در خصوص توافق با آژانس هیچ گونه مغایرتی با مصوبه مجلس نداشت و ندارد. کاری که دولت کرد، تفسیر قانون مصوب مجلس بر اساس منافع ملی بود. دولت به عنوان قوه مجریه حق ندارد مصوبات قوه مقننه را نادیده بگیرد اما حق دارد بر اساس تفسیر خود به قانون عمل کند. دولت با تفسیری که از مصوبه مجلس داشت و این نکته که قانون مجلس «در راستای رفع تحریمها» تصویب شده، پای میز مذاکره با آقای گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشست و به توافقی دست یافت که به اعتقاد من به سود همه طرفها بود. اینکه بخشی از مجلسیها تصمیم دولت را نقض مصوبه خود تلقی کردند، برداشتی اشتباه است و اگر نگاهی دقیقتر به ماجرا داشته باشند، درخواهند یافت که نه تنها مصوبه مجلس نادیده گرفته نشده بلکه دولت به شیوهای درصدد اجرای آن برآمده که منافع ملی ایران آسیب نبیند. شما نمیتوانید در مسائل بینالمللی بر یک نکته اصرار کنید و بگویید «این است و جز این نیست» چراکه طرف مقابل نیز چنین خواهد کرد و در چنین شرایطی امکان حصول نتایج قابل قبول وجود ندارد. دیپلماسی باید در مسیر یافتن راهکارهایی مورد تفاهم و بر اساس جمعبندی مشترک به کار گرفته شود. اجرای یک مصوبه به نحوی که راه دیپلماسی را ببندد و به ایجاد اجماع بینالمللی علیه کشور کمک کند، شایسته نیست. ایران بر اساس یک ابتکار منطقی در چارچوب مصوبه مجلس، تعهد داد که تصاویر فعالیتهای هستهای خود را طی سه ماه آینده ضبط کند و نزد خود نگه دارد؛ اگر تحریم برداشته شد، ایران تصاویر را تحویل آژانس خواهد داد و اگر این اتفاق نیفتاد، تصاویر نابود میشوند. همه جای دنیا اختلافات حزبی و جناحی وجود دارد و این بد نیست اما باید یادمان باشد زمانی که در مسائل بینالمللی چنین اختلافاتی بروز میکند، جناحها و افراد باید منافع ملی را اصل بدانند و بر اساس آن عمل کنند، نه اینکه بر اساس منافع جناحی تصمیمی بگیرند که آینده کشور را به خطر بیندازد.
یعنی فکر میکنید ممکن بود درهای دیپلماسی بسته شود و دولت با ابتکار خود جلوی این موضوع را گرفت؟
دقیقا، در 40 سال گذشته جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده که در بزنگاههای حساس حساب شده و منطقی عمل میکند. در این ماجرا هم ما شاهد رفتاری خردورزانه و درست بودیم. بسته شدن درهای دیپلماسی به هیچ کس کمک و هیچ گرهی را هم باز نمیکند.
سه کشور اروپایی عضو برجام سهشنبه شب در بیانیهای توقف اجرای پروتکل الحاقی را محکوم و درباره اقدامات اخیر ایران ابراز نگرانی کردند. ارزیابی شما از واکنش اروپاییها چیست؟
از زمانی که دونالد ترامپ روی کار آمد و مسیر نابودسازی برجام را در پیش گرفت، اروپاییها عملکردی منفعلانه داشتند. آنها نتوانستند از خروج امریکا از برجام جلوگیری کنند و بعد هم نتوانستند به تعهدات خود ذیل توافق هستهای جامه عمل بپوشانند. بهطور خلاصه اگر بخواهم بگویم، اروپاییها ثابت کردند که بازیگر اصلی نیستند و حالا با تغییر شرایط در امریکا این موضوع بیشتر به چشم خواهد آمد. اینکه اروپا از ایران به دلیل کاهش سطح تعهدات انتقاد میکند یا خواستار حفظ نظارت آژانس در سطح قبلی است، خواستهای است که در پی احساس نادیده گرفته شدن شکل گرفته است. ایران به صراحت اعلام کرد دیگر قرار نیست آژانس نظارت نامحدودی بر فعالیتهای هستهای داشته باشد و تنها تصاویر فعالیتها ضبط میشود. تنها راه برای حفظ نظارتها دستیابی به توافق جامع و اجرای تعهدات تا کمتر از سه ماه دیگر است. موضع ایران مبتنی بر واقعیات بود و اروپا باید شرایط را درک کند. آنها احساس میکنند که به بازی گرفته نمیشوند و این موضوع طبیعی است. اروپا نمیتواند نقش گذشته خود را در موضوع برجام ایفا کند. حالا اروپا قصد دارد با فشار به ایران نقشی جدیتر برای خود دست و پا کند که بعید است این خواسته به ثمر برسد. باید در نظر داشت که سیستم سیاسی در امریکا خصوصیات خاص خود را دارد و فرآیند بروکراتیک در این کشور زمانبر است.
در روزهای اخیر اعلام شد که کره جنوبی قصد دارد بخشی از داراییهای مسدود شده ایران را آزاد کند. آیا میتوان این اقدام را نشانهای از وجود چشماندازی روشن در موضوع احیای توافق هستهای ارزیابی کرد؟
رونمایی از این موضوع بلافاصله پس از توافق ایران و آژانس پیامی روشن داشت. دنیا دریافته که باید اقدامی عملی در راستای موضوع ایران داشته باشد و کشورها فهمیدهاند که تهران هنوز به دیپلماسی و تعامل فرصت میدهد تا برای عبور از بنبستها به کار گرفته شوند. بستر برای ادامه همکاریهای ایران در صحنه بینالملل فراهم شده. ایران نشان داد که میخواهد به تعهدات بینالمللیاش متعهد باشد، اما شرط اجرای تعهدات تامین منافع ملی ایران است. در توافق ایران و آژانس دو پیام به دنیا داده شد. ایران نشان داد که پایبندی تنها در برابر پایبندی اتفاق خواهد افتاد و به صراحت گفت که اقدام تنها در برابر اقدام ممکن خواهد بود. مطمئنا این پیام شنیده میشود و این تازه آغاز راه است. اگر این واقعبینی ادامه پیدا کند در چند ماه آینده شاهد اتفاقات خوبی در روابط ایران و ژاپن، ایران و هند و ایران و سایر کشورهای منطقه و جهان خواهیم بود. توافق با آژانس را میتوان شروعی برای حل بحران دانست. برای اینکه دریابیم این شروع چقدر مهم و چقدر مثبت بوده کافی است به اظهارات نتانیاهو نگریست. اسراییل در پی آن بود که پس از لغو اجرای پروتکل الحاقی پروپاگاندایی عظیم علیه ایران به راه بیندازد و بار دیگر جمهوری اسلامی را به فعالیتهای پنهانی در حوزه هستهای متهم کند، اما شاهد بودیم که چطور با یک ابتکار دیپلماتیک نقشه تلآویو نقش بر آب شد. آنها نگرانند که ایران بتواند از طریق دیپلماسی مشکلاتش را حل کند.
نگاه شما به آینده توافق هستهای مثبت و با خوشبینی است، اما بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که حتی با احیای برجام این توافق شکننده خواهد بود.
بله، وضعیت فعلی شکننده است اما برای عبور از شرایط شکننده فعلی و رسیدن به ثبات دو طرف باید برخی موضوعات را در نظر بگیرند. اولا باید در دو طرف پذیرفته شود که برجام و ثبات منطقهای دشمنانی مشترک دارد و کشورهایی در منطقه و جهان حضور دارند که برقراری ثبات در منطقه و حل مشکلات ایران و امریکا از طریق دیپلماسی را به ضرر خود میدانند. در نتیجه باید تدابیری اندیشید که جناحهای سیاسی در درون هر دو کشور ایران و امریکا و همچنین دشمنان خارجی برجام امکان تخریب دوباره این توافق را نداشته باشند. دوما اینکه امریکا باید بداند دولت ایران بر اساس تجربه 40 ساله به امریکا بیاعتماد است و اگر قرار باشد توافقی پایدار شکل گیرد لازمه آن اعتمادسازی است. در طول چهل سال گذشته حتی یک مورد نیز نمیتوان یافت که ایران تعهداتش در توافقی بینالمللی را به صورت یکجانبه زیر پا بگذارد، اما در مقابل بسیاری از کشورها از جمله امریکا در برابر ایران چنین کردهاند. اگر قرار است توافقی موفق شکل گیرد لازمه آن اجرای همه تعهدات و جلب اعتماد طرفین است. برای جمعبندی این دو نکته بار دیگر تکرار میکنم باید دست طرفهای سوم که رفتاری خصمانه دارند کوتاه شود و در ادامه اعتمادسازی در دستور کار قرار گیرد. تنها در این صورت است که امکان موفقیت توافق وجود خواهد داشت. اگر این دو اتفاق بیفتد من به آینده برجام خوشبین خواهم بود.
شما به موضوع اسراییل اشاره کردید. یکی از مسائلی که همواره از سوی امریکا و اروپا مورد تاکید قرار میگیرد، ضرورت اضافه کردن موضوعات منطقهای و موشکی ایران به برجام است. با این وصف آیا کشورهایی نظیر امارات و عربستان و بازیگرانی نظیر اسراییل نمیتوانند در این مسیر با فعالیتهای تخریبیشان موثر باشند؟
اروپا و امریکا باید نگاهی واقعگرایانه به موضوعات داشته باشند. شما نمیتوانید از خاورمیانه امن سخن بگویید و ایران را نادیده بگیرید. آنها در طول سالیان اخیر تسلیحات بسیاری را روانه منطقه کردهاند و خاورمیانه اکنون یک انبار باروت است. با تبلیغ و پروپاگاندا هم نمیتوان واقعیات منطقه را تغییر داد. ایران سلاح هستهای را مولفه قدرت نمیداند. ما بارها اعلام کردهایم که بر اساس فتوای رهبری با صراحت مخالف بمب هستهای هستیم. ایران مولفههای قدرت خود را دارد و از مولفههای قدرت خود چشمپوشی نخواهد کرد. اگر طرف مقابل در ادعای خود صادق است و به دنبال برقراری ثبات و امنیت در منطقه است باید آگاه باشد که این خواسته بدون برقراری توان قوا در خاورمیانه ممکن نیست. اگر مولفههای قدرت نظامی ایران را بگیرید و دیگر کشورهای منطقه را تقویت کنید، نه تنها امنیت و ثبات برقرار نمیشود که ناامنی اولین حاصل آن خواهد بود. اینکه شما منافع یک طرف را نادیده بگیرید و به طرف دیگر چراغ سبز نشان دهید که به فعالیتهای مخرب خود ادامه دهد، نمیتواند سیاستی موفق باشد.